معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

رکود تابستانی آموزش

آموزش وپرورش یک نهاد بزرگی است.چندین میلیون دانش آموز ومعلم ومدیر ومعاون در آن مشغول هستند.بسیاری از خانواده ها با آن در ارتباط هستند.همه این ها به یکباره در فصل تابستان تقریبا به حالت رکود در می آید.البته که این امر اجتناب ناپذیر است.اما شاید برای بعضی از معلمان قدری سخت باشد که بخواهند بدون هیچ کاری سه ماه تابستان را  بگذرانند.در این میان شاید امکان مسافرت برای عده ایی از آنها نباشد.رسانه ها نیز خیلی نمی توانند این موضوع را حل کنند.

معلمان عزیز در جریان سال تحصیلی به تناسب موضوعات درسی خود همیشه با سوالات دانش اموزان و معلمان دیگر مواجه می شوند و همین انگیزه ای می شود که آنها مطالعه و تحقیق کنند و همواره ذهنی آماده و فعال برای تدریس داشته باشند.علاوه بر این روحیه شادی را در کنار دوستان و همکاران خود تجربه کنند.در چند سال قبل کلاسهای ضمن خدمت حضوری در تابستان فرصت خوبی برای آنها بود. هر چند که این کلاسها بازده کمی داشت اما لذت حضور در کنار هم بودن را نمی توان انکار کرد. اما اکنون این فرصت نیز از آنها گرفته شده است.به هر حال نباید از این ظرفیت ها به آسانی گذشت.در مطلب بعدی به موضوعی دیگر در ارتباط با همین رکود فکری و علمی از زاویه ایی دیگر می پردازیم.

اول مهر -اول اریبهشت

چه فرقی بین اول مهر با اول اردیبهشت وجود دارد؟

یک ـ اول مهر همه ی دانش آموزان با اشتیاق اند ولی اول اردیبهشت همه بی اشتیاق

دو ـ اول مهر غبیت دانش آموز کم است ولی اول اردیبهشت زیاد

سه - اول مهر معلمان پر انرژی اند اول اردیبهشت کم انرژی

چهار ـ اول مهر جدیت ولی اول اردیبهشت شولیت

پنجم ـ اول مهر مهربانی اول اردیبهشت کینه ودشمنی ودلخوری

ششم ـ اول مهر انتخاب معلمان خوب اول اریبهشت غربالگری آنان

هفتم ـ  اول مهر سکوت اول اردیبهشت بلند گو

هشتم ـاول مهر رقابت است اول اردیبهشت رفاقت

نهم ـ اول مهر گوش می دهند اول اردیبهشت زبان می ریزند

دهم -اول مهر اول آشخوری است اول اردیبهشت پایان دوره سربازی است.

سیری در کتاب تاریخ دوم دبیرستان

کتاب تاریخ را شروع می کنیم برای تدریس. در ابتدا چگونگی به قدرت رسیدن حکومت و شکل گیری آن را بیان می کنیم.اینکه بنیان گذار آن کیست؟ چه جنگهایی کرده است؟ چه مناطقی را به قلمرو خود اضافه کرده است؟ با چه کسی ازدواج کرده است؟کدام رقیبان خود را به قتل رسانده؟بعد از او چه کسی به قدرت رسیده است؟او جه جنگهایی انجام داده است؟کجا ها را فتح کرده است؟به شرق یا غرب لشکر کشی کرده است یا نه؟و همینطور پادشاهان بعدی وبعدی.سپس نوبت بیان علل سقوط حکومت می رسد.در این مرحله کتاب تاریخ از عوامل مختلفی می گوید.مثل بدرفتاری با زیر دستان.حسادت.شرب شبانگاه و خواب صباح و گماردن افراد نااهل بر منصب قدرت.ازجنگهای بی مورد و بی فایده تا فساد در دستگاه حاکمه.ودر آخر هم از هنر ومعماری و دین وعلم تا چند نمونه از آثار تاریخی از آن دوره برای بجه ها گفته می شود.البته که باید از چگونگی حفظ و موفقیت های حکومت ها هم کمی گفته شود.مثل توجه به دانشمندان در بعضی دوره هامانند خواجه نظام الملک طوسی در دوره ی ملک شاه سلجوقی یا شایستگی های بعضی پادشاهان مانند داریوش کبیر در دوره هخامنشیان.اما این کتاب از بستر جامعه از مردم از اوضاع اقتصادی واجتماعی مردم غافل مانده.چه دردها وناله های که در خطوط کتاب تاریخ دیده نمی شود.چه زجر های که از سوی مردم در هنگام جنگها و قحطی ها و بلایای طبیعی یا انسانی کشیده شده و در کتاب دیده نمی شود.دریغ از یک تصویر از مردم کوچه وبازار.دریغ از یک تصویر ازکارو شغل مردم.از لباس مردم .از خانه های مردم .ازمراسم ها.ازجشن ها .از غمها یشان.

کتاب تاریخ پر شده از کلماتی مانند جنگ.سلطه.تصرف.زمینه های گسترش.علل سقوط.قلمرو.تاسیس حکومت.حمله.فتح.مناطق.جاه طلبی.تایید حکومت توسط خلیفه.اوج اقتدار.ضعف وناتوانی.دوران شکوفایی.ومامعلمان خودمان سعی می کنیم لابلای کتاب از مدارای پادشاهان ازگذشت ها از مهربانی ها آنان چیزی را پیدا کنیم وبرای دانش آموزان بگوییم.

تصاویر کتاب هم یا نقشه های تاریخی ار وسعت قلمرو است یا سرباز سواره نظام یا آثار باستانی وچیز هایی از این قبیل که باز هم از قهرمان پروی و قدرتمندی و اقتدار که البته لازم است گفته است.اما در این تاریخ چیز دیگری اتفاق نیفتاده است؟دانش‌اموز این سوالات را از معلم خود می پرسد.وما به او حق می دهیم.

از کلاس چه خبر؟پنجم

زنگ چهارم

درس مطالعات اجتماعی اول دبیرستان

موضوع انواع بیکاری

برای بچه ها چهار نوع از انواع بیکاری را اینطور توضیح دادم که:

الف بیکاری آشکار:کسی که نه کار دارد ونه درآمد مانند فارغ التحصیلان دانشگاه

ب -بیکاری پنهان:کسی که هم کار دارد و هم در آمد ولی او در تخصص و توان واستعدادی که دارد مشغول نیست مانند کسی که دکترای ادبیات دارد ولی در مدرسه تدریس می کند.یا کسی که جوشکار است ولی نگهبان یک شرکت است.

ج-بیکاری فصلی:کسی که بخشی از سال را کار می کند وبخشی دیگر بیکار است مانند کشاورزان در فصل زمستان

د-اشتغال کاذب:کسی که هم کار دارد هم درآمد ولی شغل او برای جامعه مفید نیست.مانند تکدی گری یا دلالی

سپس از بچه ها پرسیدم که کدامیک از شما در بین فامیلتان بیکار آشکار دارید؟ که سه نفر دست بلند کردند.بعد از آن باز هم سوال کردم که بیکار پنهانم دارید؟ دیدم که بیش از 12-13 نفر گفتند ما در بین اقوام بیکار پنهان داریم.بعد یکی یکی اشاره کردند که مثلا فوق لیسانس مکانیکی که در دادگستری کار می کند.یا لیسانس کامپیوتری که با ماشین کار می کند و...از این مثالها برای عده ای زیادی که به هزار امید درس می خوانند شوک آور بود.در این میان عده دیگری هم خواستند که نمونه ای را ذکر کنند که زنگ خورد ومطلب نیمه باقی ماند.

آیا مدرسه خانه دوم است؟

آیا مدرسه می تواند به عنوان خانه ی دوم باشد یا خیر؟سری به خانه اول می زنیم.پدر و مادر در کنار فرزندان هستند. آنها در خانه باهم غذا می خورند.تلوزیون میبیند.باهم مسافرت می روند.باهم و در محیطی راحت استراحت می کنند.مهمانی میروند.پارک میروند.با هم بازی می کنند.عبادت هم که شامل نماز و قرآن خواندن و غیره می باشد انجام می دهند.کار های خانه هم را انجام می دهند.آشپزی می کنند.ظرف هم می شویند.لباس هم می شویند.خرید می کنند.ممکن است معاملات اقتصادی بزرگ هم انجام دهند.پس انداز می کنند.سرمایه گذاری می کنند.مراسم جشن یا عزا برگزار می کنند.به همدیگر محبت می کنند.به هم دست می دهند.همدیگر را می بوسند.باهم خانه تکانی می کنند.خانه همیشه تمیز است.همه برای هم می میرند.دو روز طاقت دوری هم را ندارند.خلاصه خیلی محیط خوبی است. که هنوز جایگزینی برای آن پیدا نشده است.هیچ کس حاضر نیست آن را از دست به دهد.محیطی امن و راحت که نمی توان از آن براحتی کند وبه مدرسه آمد.

حال سری به خانه ی دوم می زنیم.در اینحا قواعد ها همه پیرامون علم ویادگیری است.تا 7:45 دقیقه باید در مدرسه باشی. بعد از مراسم صبگاهی یک سخنرانی معمولا نصیحت گونه از سوی مدیر یا معاون مدرسه همان صبح هدیه می گیرید.گاهی این ایستادن ها تا 20 دقیقه یا بیشتر هم طول می کشد.کسانی هم که دیر بیایند به نوعی یک هدیه ویژه دریافت می کنند.مو ها باید کوتاه باشد.لباس ها باید مرتب باشد. بگو وبخندهم ممنوع است.از اردو خبری نیست.شادی کردن هم کم است یا نیست. با معلم ها نمی توان دست داد.غذا وخوراکی نمی دهند.میز ها راحت نیستند.دست شوی ها نامرتب است. آب خوری نامرتب است. کلاسها شلوغ است.زنگ آخر که می خورد همه می خواهند از مدرسه فرار کنند.برف وسرما برای آنها آرزو است که مدرسه تعطیل شود.اگر معلمی غیبت کند به قدری خوشحال می شوند که نگو.

آیا مدرسه خانه دوم است؟