معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

آخرین نسل(کتاب مطالعات اجتماعی سال اول دببرستان)


حیف داره میشه.خیلی با موضوعاتش حال می کنم .کتاب درسی مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان را می گویم. مطالبش آخرین نسل ازموضوعات درسی علوم اجتماعی مبتنی بر آموخته های 20 سال پیش جامعه ما و دوران دانشجویی خودم  است.کتاب های  علوم اجتماعی دوم وسوم وچهارم فعلی دبیرستان یا رویکرد فلسفی دارد یا فرهنگی یا سیاسی. به همین خاطر هم دانش آموزان وهم معلمان با آن رابطه خوبی ندارند.همچنین با شرایط جامعه ما همخوانی ندارد.اما اگر به موضوعات درس مطالعات اجتماعی اول دبیرستان که در پایین آمده نگاه کنید می بینید که همه مطالب آن با لایه های اجتماعی جامعه خودمان ایران مطابقت دارد.

امسال یعنی سال تحصیلی 94-93بعنوان آخرین سال تحصیلی نظام جدید آموزشی که از سال 1374 شکل گرفت در پایه اول دبیرستان است. سال بعد دیگر چیزی بنام اول دبیرستان نخواهیم داشت.در این پایه احتمالا بیشتر کتاب ها به تاریخ می پیوندند.از این رو سعی می کنم مهمترین قسمت های کتاب مطالعات اجتماعی را که حدود 20 سال آنرا تدریس کردم در اینجا بنویسم تا هم یادگاری از دوران تدریس این کتاب و محتوای آن را برای همیشه داشته باشم و هم برای دانش آموزان نسل آخر که  فصلهای پنجگانه این کتاب را می خوانند خاطره ایی از نحوه تدریس بنده و مثال ها و بحث های سیاسی و اجتماعی که در کلاس مطرح می شد باشد.به دانش آموزان  عزیز توصیه می کنم هنگام مطالعه این درس یک نکته را فراموش نکنند و آن عشق و علاقه اینجانب به فراوانی مثالهایی که برای هریک از موضوعات کتاب می زدم تا شما خیلی خوب به عمق آن مسئله پی ببرید.

در ضمن اگر خاطره ای از مباحث کتاب دارید ممنون می شوم با ذکر نام و نام خانوادگی خود همراه با کلاس در بخش نظرات آنرا بطور مختصر بیان کنید.

الف- ترم اول

فصل اول:

1-شناخت حاصل از زندگی و شناخت علمی

2-تعامل اجتماعی و انواع گروههای بادوام مثل خانواده وملت واینکه اثرات "ما" بودن در جامعه بیشتر است یا "من" بودن

3-ارزش وهنجار- تفاوت آنها چیست؟فایده آنها برای جامعه چیست؟

4-هماهنگی وتضاد ارزشها در جامعه

5-خودآگاهی چیست؟چگونه حاصل می شود؟

6-خصوصیات افرادی که دچار دوگانگی ارزشی می شوند.

7-خصوصیات افرادی که دچار مطلق گرایی می شوند.

فصل دوم:

8- تعریف نقش اجتماعی با مثال های گوناگون از خودتان.

9-حقوق نقش وتفاوت آن با تکالیف نقش همراه با چند مثال از حقوق والدین و معلمان و شهروندان و حاکمان

10-علت وابستگی نقشها در گروه چیست؟

11-تعریف آرمان اجتماعی همراه با مثال.تعریف خودم:مهمترین ارزشها و اهداف هر گروهی که به آسانی دست یافتنی نیست وبرای رسیدن به آن باید تلاش زیادی کرد و گاهی باید جانفشانی کرد مثل آزادی . رفع فقر. نابودی فساد. امنیت.

12-خصوصیات یک سیستم یا یک نظام یا یک دستگاه مانند موتور ماشین یا قلب یا  مدرسه یا خانواده

13-تعریف نظام اجتماعی همراه با مثال

14-تفاوت خرده نظام با نظام اجتماعی کل و مهمترین خرده نظام های جامعه چیست؟ نظام سیاسی-نظام اقتصادی-نظام آموزشی-نظام خانواده

15-نتایج مطلوب و نا مطلوب یک نظام اجتماعی در جامعه مثل مدرسه

16-هماهنگی در نطام اجتماعی کل مثل رشد اقتصادی در کشور پیشرفته

17-تعریف جامعه پذیری همراه با مثال

18-عوامل جامعه پذیری

19-انواع روشهای جامعه پذیری با تعریف ومثال

20-فایده جامعه پذیری افراد چیست؟

فصل سوم:

19-تفاوت نظام خانواده با سایر گروهها

20-اثرات و فواید نظام خانواده برای نظام اجتماعی کل یا همان جامعه و کشور

21-تاثیرات نظام خانواده بر فرد مثل رشد شخصیت یا استقلال داشتن فرزندان

22-چرا نظام خانواده در طول تاریخ باقی مانده است؟

23-چرا زن و شوهر ها انتظارات همدیگر را برآورده نمی کنند؟سه دلیل اجتماعی آن را بطور مختصر بنویسید.

24-دو خصوصیت دوره نوجوانی چیست؟

25-دو مثال برای  اجتماعی شدن متفاوت والدین با فرزندان

توجه :

1-جملاتی که در کتاب کلمات قرمز رنگ دارند را یاد بگیرید.

2-به نمودارهای کتاب توجه کنید.

3-مروری برفصل نیز خوانده شود.

4-بارم فصلها عبارتند از فصل اول 7نمره-فصل دوم 8نمره- فصل سوم 5نمره

لطفا به این سوال نظرسنجی در بخش نظرات پاسخ دهید(در یک کلمه):

1-مهمترین عیب من در کلاس چیست؟

2-برای تدریس من حقیر چه نمره ای می دهید؟

ترم دوم

فصل چهارم

26-انواع فعالیت اقتصادی با مثال(تولیدی-توزیعی-خدماتی)

27-تفاوت رابطه دوستانه و رابطه اقتصادی

28-قاعده یا قانون مالکیت

28-انواع خرده نظامهای اقتصادی

29-تضاد طبقاتی و ارزشی شدن پول

30- عوامل موثر بر انتخاب شغل بخصوص خویشتن پنداری

31- انواع بیکاری همراه با مثال

32- رکود اقتصادی

33- راه های دخالت دولت در اقتصاد

فصل پنجم

34- وظیفه نظام سیاسی

35- انواع حکومت ها به همراه ویژگی آنها

36- انواع حکومت ها از نظر ارسطو

37- وظایف و  ویژگی های نقشهای رهبری - رئیس جمهوری - نمایندگان مجلس - شورای نگهبان - مجلس خبرگان و خطیب نماز جمعه

38- انتخاب کور چیست؟

39- انواع تهدید های خارجی

40- نقش احزاب سیاسی در کشور

41-مراحل انتخاب نمایندگان

از کلاس چه خبر؟چهارم

سه شنبه 15/11/1392

زنگ سوم

کلاس چهارم یا همان پیش دانشگاهی سابق

هنوز وارد کلاس نشدم دیدم که بچه ها یکی یکی با هیجان خاصی از کلاس فرار می کنند.گویا  شیری از قفسش بیرون آمده ودنبال تماشاگرانش می دود تا یکی را بخورد.نقشه آنها برای تعطیل کردن مدرسه حساب شده نبود.آنها گاز اشک آور از نوع فلفل تند زده بودند تا کلاسشان تشکیل نشود.جالب است که براحتی هم تقصیر راهم به گردن دیگران می انداختند.می گفتند از بچه های سوم بودند.ما نبودیم.هیچ کس هم حاضر نبود مقصر را معرفی کند.

آنروز هوا سرد وجاده ها همه یخبندان بود.مدارس ابتدایی تعطیل شده بود.تعدادی از دانش آموزان غایب بودندکه می توان حدس زد  عمدا مدرسه نیامده بودند.

یک سوال:چرا نوجوانان در این موقعیت سنی وتحصیلی به این رفتار های نابهنجار دست می زنند؟

شاید پاسخ دادن به این سوال در قالب نظریه های علمی از نوع جامعه شناسی و روانشاسی بسیار طولانی شود و یا سخت وپیچیده که جای آن در این وبلاگ نیست.از این جهت به زبان ساده تر و به بضاعت اندک علمی وتجربی خود به آن پاسخ می دهم.

اصولا عدم پایبندی افراد یک جامعه به ارزشها وهنجارها ناشی از بحران معنا در زندگی است که نتیجه آن بروز رفتارهای نابهنجار است.تعریف از زندگی خوب و مشخص کردن مسیر زندگی کمک شایانی به افراد به خصوص جوانان ونوجوانان می کند.حتما شما اصطلاح جامعه پذیری یا همان اجتماعی شدن را شنیده اید.کانال جامعه پذیری افراد بسیار مهم است.تعریف از زندگی خوب وسعادتمند یکی از ارزشهای والا است که در کانال جامعه پذیری ریخته می شود و اگر این ارزش به درستی آموخته شود آنوقت از کودکان خام افراد هدفدار و شاد و پر امید بیرون می آید که همه از آن سود خواهد برد.

پس مشخص شد که اشکال کار کجاست.عوامل جامعه پذیری که شامل خانواده-مدرسه-دولت-رسانه هاو... هستند در کار تعریف درست از معنای زندگی درست عمل نمی کنند و یا شرایط مادی زندگی را متناسب با مفهوم درست زندگی (یا همان تعریف معنوی از زندگی) فراهم نمی کنند.اما تعریف درست از معنای زندگی  با چه شاخص هایی مشخص می شود؟آیا عوامل جامعه پذیری همه ی این شاخص ها را برای اجتماعی کردن افرادشان بکار می برند؟هماهنگی بین این عوامل در اجتماعی کردن نوجوانان نیز نکته یبسیار مهمی است که نباید از نظر دور داشت.نبایدبین خانواده با دیگر نهاد های جامعه در اجتماعی کردن کودکان و نوجوان تضاد یا ناهماهنگی وجود داشته باشد.

ارزشها وعقاید کلان هر جامعه مشخص کننده ی ابعاد مختلف زندگی مادی ومعنوی افراد آن جامعه است.در جوامع اسلامی زندگی تعریف خاص خود را دارد که تا حد زیادی با کشور های غربی وسکولار متفاوت است.در اینجا برارزشهایی چون عبادت خداـتوکل بر خدا ـاعتقاد به جهان آخرت واموری ازاین قبیل تاکید می شود.امور دنیوی نیز تابع امور معنوی هستند.بنابراین در جوامع اسلامی زندگی مفهومی الهی و دنیوی دارد.بر حسب این نگرش و رویکرد نظام خانواده و نظام آموزشی و دیگر نظام های جامعه از طریق همان کانال جامعه پذیری شروع به اجتماعی کردن افراد خود می کنند.

حال اگر یکی از این به اصطلاح خرده نطامها یا همه آنها نتوانند وظایف خود را خوب انجام دهند بدون شک نابهنجاریهایی از سوی افراد جامعه بروز خواهد کرد که نمونه آن در مدارس هر روز اتفاق می افتد.

اینکه پدر ومادر(خانواده) ودولت ورسانه ها ودیگر سازمانها چگونه برای افراد خود زندگی کردن را توام با تربیت اسلامی تعریف می کند نه در تخصص ماست ونه به حوصله بحث ما در اینجا مربوط می شود.حوزه تخصص ما نظام آموزشی است که می توانیم در این خصوص  مطالبی را در حد تجارب خود برای یک تعریف درست از زندگی دانش آموزی در محیط مدرسه ارائه کنیم.

محیط مدرسه فقط جای یادگیری نیست.محیط مدرسه جای شادی کردن وتفریح کردن هم هست.اگر در گذشته وظیفه آموزش وپرورش تولید علم یا تولید عده ای فارغ التحصیل بود امروزه ودر نظام های جدید آموزش وپرورش سرلوحه تعلیم وتربیت در یک جمله خلاصه می شود"شوق زندگی را به دانش آموز بیاموزیم" این یکی از عوامل رشد پایدار در جامعه است.بنابراین اگر بتوانیم محیط مدرسه وکلاس درس را برای دانش آموز به شیوه های مختلف جذاب کنیم در آن صورت هیچ نوجوانی برای فرار از مدرسه نقشه نمی کشد.

در بند 12 آیین نامه اجرایی مدارس مصوب 1379 شورای عالی آموزش وپرورش در تبیین وظایف مدیران مدارس چنین آمده است:

یکی ازوظایف مدیران مدارس فراهم کردن شرایط لازم برای جلوگیری ازخستگی مفرط دانش آموزان از طریق:

1ـنظارت مستقیم بر فعالیت های آموزشی وپرورشی مدرسه

2ـ نشاط آورساختن محیط مدارس واستفاده از روش های مناسب تشویق

برای نمونه مدیران می توانند در زنگهای تفریح با رعایت جوانب امر موسیقی های  رادیو را برای دانش آموزان پخش کنند.اگر این کار در روزهای ماه محرم یا ایام دهه فجر امکان پذیر می شود در بقیه روز های سال هم امکانش وجود دارد.دانش آموزان خیلی دوست دارند که با معلمان خود به اردوهای تفریحی یا حتی علمی بروند که این مورد بسیار کم اتفاق می افتد یا اصلا اتفاق نمی افتد.دیگر از آن فوتبالهای معلمان با دانش آموزان در حیاط مدرسه خبری نیست.بیشتر دانش آموزان برای ماندن در مدرسه برای دیدن مراسم دهه فجردر زنگ آخر رغبتی نشان نمی دهند و همه دوست دارند بجای نشتن در روی زمین سرد و دیدن مراسم خشک وبی روح وشنیدن حرف های تکراری ترجیح می دهند به خانه بروند تا در آنجا با لب تاب یا موبایل خود سرگرم شوند

البته نکته مهمتر است اینست که به دلایل مختلف دانش آموز به آینده تحصیلی خود برای کسب موفقیت در زمینه ی شغلی امیدوار نیست.او وقتی معلم خود را میبیند که شغل دوم دارد یا وقتی از منابع مختلف می شنود که بسیاری از تحصیل کرده ها بیکارند ویا برای پیدا کردن کار نیاز به پارتی هست او دیگر نه از مدرسه و کلاس خوشش می آید نه از علم ویادگیری ودانش اندوزی.دیگر برای او ثروت مهمتر از علم شده.در این جاست که از مدرسه فرار می کند.با معلم مشکل پیدا می کند.نمره هایش پایین می آید.در بیرون از مدرسه سیگار می کشد.در کلاس درس حواسش پرت است.بدون کیف وکتاب به مدرسه می آید.غیبت می کند.تاخیر می کند.تمرین حل نمی کند یا از روی دفتر دیگران می نویسد.سر درس تاریخ وعلوم اجتماعی و... می خوابد ویا شاید هم به پول و ماشین و خوش گذرانی در کشور امارات وتایلندفکر می کند.این تعریف ما از زندگی ومعنای رندگی برای اوست.او پرورش یافته همان جامعه پدیری است که در بالا به ان اشاره شد.بدانیم که او مقصر نیست.

در آخر باید گفت که حل این مسائل فرا دستگاهی است.البته مهمترین دستگاه در این خصوص نظام سیاسی است. هماهنگ کننده اصلی نهاد های سیاسی است.یک مدیریت کلان لازم است.

هرکس زمانی بهتر کار می کند که از آن احساس لذت می کند.

از کلاس چه خبر؟سوم

وارد کلاس شدم.ساعت 12:45 دقیقه .زنگ چهارم بود.دیدم بچه های کلاس دوم تجربی که تقریبا 16 ساله هستند بازی هیجان انگیزی می کنند.کمی البته شلوغ .من را که دیدند ساکت شدند.گفتم چه خبره؟ مدرسه را روی سرتان گذاشتید.

گفتند داریم  مجسمانه را بازی می کنیم.بعدشروع کردند به گله از مدرسه و مدیر و معاون که فرصت این بازی را در حیاط مدرسه از ما گرفته وما چون این بازی را دوست داشتیم  آن را در کلاس ادامه دادیم.دلیل آن را سوال کردم گفتند که بازی خطرناکیست.گفتم همین جا اجرا کنید من ببینم.آنها اجرا کردند ومن آن را بازی بدی ندیدم.خودم هم وارد بازی شدم.با آنها بازی کردم وکمی بچه هارا از فضای کتاب ودرس دور کردم.آنها خوشحال شدندو با انگیزه بیشتری به درس گوش دادند.

دوره نوجوانی دوره ی خاصی است.در این دوره نوجوانان سرشارند از نیرو و توان و انگیزه برای هر کاری.باید از این خصوصیات آنها خوب استفاده کرد.باید نسبت به آنها شناختمان را بیشتر کنیم.

یک جامعه سالم نیاز به افراد سالم دارد.افراد سالم در فرایند جامعه پذیری یا فرهنگ پذیری  که از طریق خانواده-مدررسه-دوستان ومحله-رسانه ها ودولت ها... صورت می گیرد تربیت می شوند.هماهنگی بین این نهاد هادر زمینه ی جامعه پذیری افراد(نوجوانان) بسیار مهم است.اگر در یکی از این گروهها وظایف تربیتی یا همان فرایند جامعه پذیری بدرستی انجام نشود دیگر گروهها ونهادها دچار مشکل می شوند.در این مورد می توان با یک مثال موضوع را ساده تر بیان کرد.به نظر شما اگر رادیاتور خودرو خراب شود چه اتفاقی می افتد؟جواب ساده است.موتور ماشین جوش آورده وممکن است قطعات دیگر خودرو مانند سیلندر یا سر سیلندر ویا یاتاقانها همه از بین بروند.

اکنون شاید این سوال در ذهن شما عزیزان بیاید که شلوغ کردن دانش آموزان در کلاس یا مدرسه چه ارتباطی می تواند با دولت و خانواده ورسانه ها ودیگر سازمانها ونهاد های جامعه داشته باشد؟با دقت در مثال بالا براحتی می توان به جواب رسید.

اگر بازی وتفریح کردن گروهی و شادی کردن را یکی از اصلی ترین نیاز های انسان بدانیم .

 اگر بدانیم که یکی از وظایف دولت اعم از وزارت ورزش وجوانان وشهرداریها فراهم کردن امکانات بازی و ورزش در سطح شهر برای نوجوانان وجوانان می باشد.

اگر خانواده ها فرصت و درآمد کافی داشته باشند که بتوانند برای فرزندانشان شرایط بازی وشادی رافراهم کنند.

اگر رسانه ها بتوانند وبخواهند برای جوانان برنامه های شادی آور تولید کنند.

واگر نظام آموزش وپرورش بتواند وبخواهد برای نوجوانان انواع اردوهای تفریحی وبرنامه های شادی آور در مدرسه بر گزار کند

و...

مسلما این توان ونیرو تخلیه شده و دانش آموز سر کلاس آرام خواهد بود ودیگر عقده بازی وشلوغی در کلاس درس را نخواهد داشت.

بنابراین اگر هریک از نهاد های مسئول در جامعه وظایف خود را بدرستی وهماهنگ باهم انجام دهند هیچ مشکلی برای دیگر نهادها و گروهها پیش نخواهد آمد.درست مثل هماهنگی بین اجزای موتور ماشین.

از کلاس چه خبر؟ اول

هر وقت که تدریس می کنم افکار واندیشه های شاگرد هایم وگفته های آنها در کلاس مرا به تفکر وتامل وا میدارد که چرا یک نوجوان ۱۵ یا۱۶ ساله این گونه حرف می زند؟ یک روز در یکی از کلاسهایم موضوع فعالیتهای اقتصادی را تدریس می کردم.گفتم که هر فردی برای تامین نیاز های مادی خود وخانواده باید تلاش وکار کند.سپس نیاز های مادی راچند نمونه روی تخته سیاه (نه وایت برد) نوشتم.مسکن پوشاک -مواد...که ناگهان یک دانش  آموز گفت مواد مخدر در ابتدا قدری  چهره ام مکدر شد اما خونسردی خود را حفظ کردم واز نگاه دیگری به حرف او اندیشیدم.  

-چرا یک  دانش آموز ۱۵ ساله این کلمه را گفت؟ 

-چرا نگفت مواد غذایی ؟ 

-چرا نگفت مواد معدنی؟ 

-در ذهن او چه می گذرد؟ 

-ما در ساخت ذهن چه کردیم؟ 

سپس شروع کردم به باز گویی مطالب جامعه پذیری در فصل گذشته.فرایندی که طی آن افراد حامعه ارزشها وهنجار ها را یاد میگیرند وبه آن عمل می کنند.ویا آماده شدن فرد برای بر عهده گرفتن نقشها توسط جامعه.عوامل جامعه پذیری شامل خانواده-مدرسه-دوستان-محله-رسانه ها- بعد از یاداوری این نکات علمی نتیجه گیری کردم که پدر و مادرو معلم ودوستان تلوزیون وموبایل و..در امر جامعه پذیری نوجوانان کوتاهی کردند. 

قالب ذهن یک نوجوان باید پر شده باشد از مفاهیم وارزشهای مانند عشق-شادی-علم آموزی-میهن دوستی-محبت-جوانمردی-کارو تلاش-موفقیت-سربلندی-خود شکوفایی نه از مواد مخدر-دروغ-تقلب-دزدی-مدرک-آقا اجازه سه هزار میلیارد چندتا صفر دارد؟-وچیز هایی از این قبیل. 

 

(انسان وقتی تمام عیار-وحدت یافته-آرام-بارور و شادمان می شود که فرآیند فردیت او کامل شود.وقتی که خود آگاه ونا خودآگاه او بیاموزند در صلح وصفا باهم زندگی کنند ومکمل یکدیگر باشند.یونگ )