معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

از کلاس چه خبر(یازدهم-محرم است. درس نمی خوانیم)

همه ساکت و آرام نشسته بودند.هیچ کس چیزی نمی گفت.قیافه های حق به جانب گرفته بودند.می گفتند که دیشب رفته بودیم هیئت.خسته هستیم. درس نخواندیم.من موندم چی بگم.آخر این هم شد دلیل؟کمی فکر هم چیز خوبی است.کمی انصاف هم چیز خوبی است.قرار که من از حرکت امام حسین  و یارانش درس بگیرم.مثلا درس وفاداری.درس ظلم ستیزی.درس گذشت. درس ایثار. درس دینداری.خوب تو ی دانش آموز که ظلم می کنی به معلمت با درس نخواندنت و عهد و پیمانت را با معلمت  می شکنی تو که خودت کاری یزیدی می کنی.آنوقت چطور نمی فهمی که داری راه را  اشتباه  میری؟بالاخره این هیئت رفتن ها باید الفبای زندکی را به شما یاد بدهد.تو که دل معلمت را می شکنی.تو که دل پدر و مادرت را با درس نخواندن می شکنی آیا می شود اسمت را گذاشت حسینی.؟معلم با عشق و علاقه فراوان درس می دهد بعد تو دانش آموز بی خیال درس می شوی  ؟اخه اینم شد درس هیئت رفتن.

نظرات 6 + ارسال نظر
پریا سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:50 ب.ظ http://athletic-programmer.blogsky.com/

واقعا :|

شما معلم جغرافیا هستید؟

منظورت چیست؟

رضا مهدویان چهارشنبه 29 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 12:23 ق.ظ

اولا سلام به معلم سابقه خوبم که بهترین معلمم بود وبعدﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺭﯾﺎ ﮐﺎﺭﺍﻥ ﺣﺴﯿﻨﯽ،
ﺑﻪ ﺗﺒﻞ ﺯﻧﺎﯼ ﭼﺸﻤﮏ ﺯﻥ،
ﺑﻪ ﻓﺸﻦ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺯﻥ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻋزﺍﺩﺍﺭﺍﯼ ﻏﺬﺍ ﺑﮕﯿﺮ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﺨﺮﻥ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﺎﯼ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ،
ﺑﻪ ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ قمه ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺧﻮﻧﺸﻮﻥ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ﻭﻟﯽ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺧﻮﻥ ﺍﻫﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﻥ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ،
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭ آﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﺡ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﻣﯿﺮﻩ،
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ .ﻣﯿﮑﻨﻦ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﺍﺡ ﻫﺎﯼ ﺷﮑﻢ ﭘﺮ، ﻋﺮﻕ ﺧﻮﺭ
ﺑﻪ ﻫﯿﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﮐﻞﮐﻞکردن 50 ﺗﺎ آﻫﻦ ﭘﺎﺭﻩ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻥ ﺭﻭ ﺩﻭﺵ ﻣﺮﺩﻡ
ﺳﻼﻣﯽ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﻪ علم ﮐﺶ ﻫﺎﯼ ﭘﻮﭺ ﻣﻐﺰ ﻭ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﺎ
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺭﯾﺎ ﮐﺎﺭﺍن ﺣﺴﯿﻨﯽ،
ﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺑﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ
ﻗﺒﻮﻝ ﺑﺎﺷﻪ ﺣﺎﺟﯽ آقا ﻭﻟﯽ ﻣﻨﻮ ﺩﻋﺎ ﻧﮑﻦ....من حسینی سینه میزنم نه هیتی..

سلام.قبل از هرچیز خوشحال شدم که با من در ارتباط هستید.دوم اینکه از نوشته ات لذت بردم.معلومه که خیلی خوب محیط پیرامونت را می بینی و خوب درک می کنی.دیدن رفتار ها مردم و برعکس عمل کردنشان مثل دروغ و ریا و خیلی چیزهای دیگربرات مهمه.آفرین .پیروز باشید.

علی شنبه 9 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 08:56 ب.ظ

درست نیست اینطور دانش اموزان بیان مدرسه خود امام حسینم اینطوری راضی نیست به خدا

تمام حرف من اینست که حسینی باشیم

علی یکشنبه 10 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 01:44 ب.ظ

منظورتون چیه

معلومه. دقت کنی مطلب ساده است.

[ بدون نام ] یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 03:11 ب.ظ

سلام اقای فلاح برام اصلا مهم نیست که نظرم روثبت کنید چون میدونم امکان نداره که ثبت کنیدمنم دانش اموز سال قبل شماهستم شما به نظرخودتون،خودتون امام حسین دوست هستید فکرمیکنیدکه دارید راه اون روادامه میدید داستانی واستون تعریف میکنم سال پیش درمدرسه علامه درس میخوندیم متاسفانه به خاطر دلایلی 2تاازدرس هام رو تجدید شدم درخردادماه چند روز بعد برای اعتراض اومدم که هیچ کدومش قبول نشده بود ولی اونجا چیزی دیدم که چهره ی واقعی شمارا برام اشکارکرد یکی از دانش اموزان شما که نمیخوام اسمش روبیارم که دوست صمیمی خودم هم هست اونجا بود و درس شمارو تجدید شده بود واعتراضش هم ازدرس شماقبول نشده بود وروزی که من اونجا بودم باپدرش امده بود ولی از انجای که پدرش به قول خودمان پارتیش کلفت بود وشغل خواصی داشت باشما صحبت کرد ومجدد اعتراضش قبول شد حالا چی براگفتن دارید اصلا میدونید امام حسین براچی قیام کرد برای این که همین چیز ها روازبین ببرد وبرابری به وجود اورد

سلام. خوشحالم که به من ایمیل زدید.در پاسخ به مطلب شما باید بگویم که اولا من این مطلب را برای کسانی که ادعا میکنند امام حسین را دوست دارند نوشتم.نه خودم.خود من که در این مورد ادعایی ندارم.دوما این ادعا ی شما دور از انصاف است .چون تا آنجاییکه من خودم را شناختم به هرکس که توانستم ارفاق را در نمره کردم.حتی شما هم از این ارفاق من بی نصیب نبودید.ثالثا هر انسانی خطا پذیر است.من هم همینطور.خدا من را ببخشد.وسلام

غلیرضا پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:01 ب.ظ

سلام خسته نباشید من علیرضا شهرستانی هستم دلم براتون تنگ شده شما یکی از بهترین معلم های من بودید من دانش اموز پارسال شما بودم و از شما خاطرات خوبی دارم امیدوارم موفق باشد حتما ی روز سر خواهم زد
دوست دارم معلم عزیزم

سلام پسر خوب.ممنون از لطف شما .موفق باشید

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.