معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

قدرت بی قدرتان

کنش های کوچک ایستادگی.

نویسنده : عزیز قاسم زاده

...............عنوان نوشتار نگارنده برگرفته از کتابی است به همین نام از استیو کراشاو و جان جکسون که نشان می دهد چگونه شهامت،سرسختی و ابتکار می تواند دنیا را تغییر دهد.مقدمه زیبای این کتاب به قلم واتساو هاول بسیار درس آموز است.آنجا که از «قدرت بی قدرتان»سخن می گوید و توضیح می دهد که چگونه می تواند مزایای بی شماری را حتی در مقابله با رژیم های سرکوبگر به همراه بیاورد.واتساو هاول اما رسیدن به این نقطه ی مطلوب را مشروط به یک اصل می داند که تصمیم بگیریم زندگی شخصی خود را بر اساس راستی بنا نهیم. «امروز میلیون ها نفر در شرایطی زندگی می کنند که به نظر می رسد هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.ولی باید بدانند که خیزش هایی که در سال 1998 در اروپای شرقی به وقوع پیوست،حاصل کنش های افراد و مردم معمولی بود، که با همکاری یکدیگر تغییر را اجتناب ناپذیر کرده اند.»نکته جالب این کتاب پاسخ به اتهامات کسانی است ،که کوچکترین راهکار مقاومت و ایستادگی را به روشی خشونت آمیز تعبیر می کنند، که نتایج خطرناکی دارد و در نتیجه عافیت طلبی و پذیرش وضع موجود را مطلوب ترین و ممکن ترین عمل اجتماعی می پندارند ،که جز آن نباید عملی دیگر صورت داد.

اما این کتاب اتفاقا جمع آوری داستان هایی است ،از مبارزات بی خشونت در سراسر دنیا و زندگی آنانی که نپذیرفته اند ساکت باشند.تا قوانین ناعادلانه نهایتا تغییر یابد.این انسان ها گرچه شیوه مبارزشان مسالمت آمیز ونفی خشونت بوده است ،اما جملگی مدارا را در ائتلاف شجاعت ورزی قرار داده اند و به بهای کتک خوردن،زندانی شدن و یا حتی کشته شدن ابراز نظر کرده اند.موضوع اصلی این کتاب«کنش های ایستادگی مدنی است.»و به گذار مسالمت آمیز و پیش رونده جوامع به سوی دموکراسی و حقوق بشر در دو حوزه مدنی و سیاسی می پردازد، و وجود فعالانی که در موقع لزوم بتوانند به صورتی متوازن در دو حوزه ی مدنی و سیاسی فعالیتی موثر داشته باشند، را در حکم نعمتی برای این جنبش ها می داند.الگوهای این کتاب گاندی،ماندلا،دالایی لاما،لخ والسا و دیگرانی هستند که نمونه های ارزشمند تلفیق کنشگری مدنی و سیاسی را توامان نشان داده اند

اعتدال وتعامل

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند / چنان نماند وچنین نیز هم نخواهد ماند

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم / رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند                                                          

وقتی خبر پیروزی جناب آقای ججت الاسلام دکتر حسن روحانی را در انتخابات  خرداد 92  شنیدم  در پوست خود

نمی گنجیدم ونا خود آگاه اشک در چشمانم جاری شد.علت آن روشن شدن نور امید در دلم بود.شادی های مردم  در

خیابان ها وکوچه ها برایم لذت بخش بود.چند سالی بود که دلم گرفته بود.در این چند سال ترس از گرانی و اضطراب ناشی از تورم گرد ناامیدی وپوچی را در من بالا برده بود. این فضا اکنون با آمدن آقای روحانی عوض شده است.دیدن چهره ایشان مرا یاد جناب آقای خاتمی می اندازد.چهره ها یی که از اعتدال و تعامل با دنیا می گویند.چهره هایی که از دوستی می گویند نه از دشمنی.از عزت ایرانی می گوبند.وای که چقدر این کلمات مرا  به یاد پیامبر خودمان پیامبر صلح ودوستی ومهربانی می اندازد.او با رئوفت و مهربانی تمام در هنگام فتح مکه با کسانی که 10 سال به او و خاندانش ظلم کرده بودند برخورد انسانی داشت وهمین رمز پیروزی او بود.امروز در ضمیمه روزنامه اطلاعات (2/4/92) جمله حکیمانه ای از مهاتما گاندی خواندم که بسیار جالب بود. 

"هیچ وقت نمی توانید با مشت گره کرده دست کسی را به گرمی بفشارید." 

جناب آقای روحانی نیز از تعامل با دنیا با استراتژی اعتدال ونه افراط وتفریط صحبت می کند.او می خواهد در عین حفظ منافع ملی فرصت های از دست رفته را باز گرداند.اما نه با  مشت گره کرده.در خبر ها بو دکه نرخ دلار از 3650 تومان یک روز قبل از  

انتخابات به 3100 تومان  امروز (2/4/92)در بازار آزاد رسیده است.کشور های عربی بخصوص عربستان از بر قراری روابط نو ومجددتوام با دوستی می گویند.اروپا وآمریکا نیز وقتی مشی اعتدال را در جناب آقای روحانی دیدند حاضر شدند با ایران تعامل کنند.فصل جدیدی در راه هست.در داخل نیز همه اعم از معلم-کارگر-کارمند-دانشجو-کشاورز-استاد -مشاغل غیر دولتی و...امیدوار باشند.امیدوار به بازگشت عشق -عزت -آرامش-