معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

بر گرفته از نوشتار دوستان 4

مرجعی که هرگز به حج نرفت


اگر گذرتان به قم افتاد به خیابان ارم ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی هم سری بزنید ؛
وارد که می شوید دقیقا جلوی در٬ قبری قرار دارد که مدفن آیت الله مرعشی است ؛
کمی تعجب برانگیز است که چرا وی در اینجا دفن شده !
چرا در حرم کنار بقیه علما نیست؟
ولی وقتی وصیت نامه وی را میخوانید به روح بزرگ این مرد درود میفرستید !
وی در وصیت نامه خود نوشته :
مرا جلوی درب کتابخانه دفن کنید تا مزارم قدمگاه جویندگان علم باشد !
به کتابخانه که وارد میشوید بعنوان یک ایرانی احساس غرور میکنید !
اینجا سومین کتابخانه بزرگ دنیاست !
بیش از 70 هزار جلد کتاب خطی نفیس آنجاست و همه این تشکیلات به همت این مرد بزرگ پدید آمده است !

وقتی ماجرای کتابها و علت این کار را جستجو کردم به نکته جالبی رسیدم !
آقای مرعشی زمانی که جوان بوده در نجف میبیند که کنسول انگلیس در حال خریداری وسیع کتابهای خطی است !

وی از اینکار کنسول انگلیس مشکوک شده و متوجه دسیسه آنها میشود !
او عزم خود را جزم میکند تا گنجینه کتابهای خطی را از نابودی و به یغما رفتن حفظ کند ؛

اما برخلاف کنسول انگلیسی ٬ هیچ پولی ندارد !

راه حل او اینست :

 کارگری !

اگر در کتابخانه به شما اجازه دیدن کتب خطی را بدهند پشت جلد اکثر آنها داستان خریدشان نوشته شده است.
مثلا 3 روز در شالی کوبی فلان کار کردم تا این کتاب را در تاریخ فلان خریدم و ...

از جمله کتب خطی گردآوری شده٬ میتوان به نسخه ای قدیمی از انجیل برنابا به زبان گرجی اشاره کرد که بعضی از احکام حال حاضر مسیحیت را زیر سوال میبرد مانند اشاره به حرام بودن گوشت خوک و ختنه کردن فرزندان که در انجیل های حال حاضر خلاف این احکام آمده است ومطالب این انجیل نقاط مشترک زیادی با اعتقادات شیعیان در موردمسیحیت دارد !

همین تلاش باعث شد امروز 70 هزار جلد کتاب نفیس خطی بجای موزه های بریتانیا و ویترین های کلکسیون دارهای غربی در ایران باشد .
و این نتیجه احساس تکلیف یک روحانی جوان بی ادعا بود .
حضرت آیت الله مرعشی نجفی هرگز به سفر حج نرفت
و وقتی علت را از ایشان جویا میشدند ، میفرمودند، ما مستطیع نیستیم.

وقتی یکی از نزدیکان ایشان خرج سفر حج را به ایشان هدیه کرد ، ایشان این پول را خرج یکی از بیمارستانهای قم کردند و وقتی از ایشان علت این کار را پرسیدند ، ایشان در پاسخ گفتند اگر من به این سفر میرفتم و یک زن به علت نبود امکانات در این بیمارستان میمرد خداوند به من میگفت لا لبیک.

فراهانی

نظرات 3 + ارسال نظر
masud جمعه 17 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 06:41 ب.ظ

سلام اقای فلاح من دانش اموز سال قبل شماهستم میشه یه گلگی ازشما داشته باشم

بگو ولی اسمت را کامل بگو وکلاست را

masud پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:18 ق.ظ

سلام اقای فلاح من دانش اموز سال قبل شماهستم کلاس 102مدرسه علامه شما برای من بهترین معلم بودیدوهستیدولی یک اخلاق بددارید سال قبل که دانش اموز شما بودم درزنگ شما بهم گفتید که به یکی ازدانش اموران کلاس منفی بدم چون میزاول بودم من هم این کار را انجام دادم ولی از روی کنجکاوی لیست کلاس 103روهم نگاه کردم چیزی دیدم که خیلی تعجب کردم شخصی به نام اصغرپور که دوست من بود البته باهم رابطه ی خوبی نداریم انقدر مثبت داشت که دیگر واقعاجای برای دادن مثبت بیشتر نبود البته جالب این بود که فقط1ماه از مدرسه میگذشت شما معلمی هستید که اگر دانش اموزی برای شما چاپ لوسی کند به ابن شکل مثبت میدهید چون من اصغرپور را میشناسم که چه جور ادمی است به حرحال شما برای من بازم بهترین معلمید

سلام پسر خوب.فکر می کنم تا حدی شناختمت.البته اسمت را کامل نمی دانم.شما منشی من بودید.خوب بگو ببینم چرا فضولی کردی؟اصغرپور و مثل او یک ویژگی خوب داشتند و آن مشارکت در کلاس و آماده بودن او بود.این چابلوسی نیست.شما ها ساکت بودید.حرف نمی زدید.او کمک می کرد به من در تدریس.
موفق باشید

مهرنوش سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:45 ب.ظ http://http://khurshidejavedan.blogsky.com/

چقدر جالب....لازم شد بم در موردش تحقیق کنم

حتما.بزرگترین گناه ما همین جهل ماست.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.