معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

بر گرفته از نوشتار دوستان 3

کاش! معلم انسانیت باشم

برای آدینه بیگی و فرزندانش که صدای ذره‌ذره آب شدن محمود بهشتی را با تمام وجودشان حس می‌کنند و از اعماق وجودشان فریاد می‌زنند: جان محمود بهشتی درخطر است.

خدمتگزار عزیز مدرسه با سینی چای وارد می‌شود چای بر‌نمی‌دارم، همکاری تعجب می‌کند می‌گوید خسته نباشی می‌چسبد می‌گویم نمی‌خورم یعنی دلم نمی‌آید که بخورم عزیزی لب بر آب و چای و غذا بسته دارم که 4 روز است از جرعه‌ای آب محروم است حتی برای خوردن دارویش.
 برخی همکاران می‌فهمند چه می‌گویم یکی می‌پرسد به خاطر آقای بهشتی است و موضوع اعتصاب غذای محمود بهشتی می‌شود موضوع زنگ تفریح، همه همکاران متأثر هستند و سکوتی سنگین اتاق معلمان را فرامی‌گیرد. برخی همکاران چایشان را می‌خورند و من به سلول‌های بدن محمود بهشتی فکر می‌کنم که دارند جان می‌دهند در نبود آب و غذا.
دوست دارم معلم علوم یا زیست باشم تا برای بچه‌ها توضیح دهم یک سلول برای زنده ماندن به چه مقدار کالری نیاز دارد. دوست دارم معلم شیمی باشم تا فعل‌وانفعالات درونی را توضیح دهم دوست دارم معلم فیزیک باشم تا بی‌وزنی مطلق بعد از یک اعتصاب طولانی را توضیح دهم دوست دارم معلم ...
اما مهم نیست معلم چه هستم، ما که یاد گرفته‌ایم به خاطر نبود نیرو در مناطق محروم، به خاطر کودکان و نه به خاطر پر کردن ساعات موظف و غیرموظف هر درسی را یک‌بار درس بدهیم. مهم این است که من معلم هستم بدون قید علوم و ریاضی و ... و رسالت اول واصلی من آگاه کردن انسان‌ها و مبارزه با جهل است. هیچ معلم و انسان مسئولی نمی‌تواند از بار این مسئولیت شانه خالی کند، بخصوص وقتی جان انسانی درخطر است.
 با خود فکر می‌کنم

 کاش! معلم انسانیت باشم.

محمود بهشتی ..

نظرات 1 + ارسال نظر
مهرنوش سه‌شنبه 28 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 11:47 ب.ظ http://http://khurshidejavedan.blogsky.com/

قضیه محمود بهشتی چیه؟

شما خودت را خوب معرفی نکردید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.